در سالهای اخیر و بعد از عرضه بازی Hearthstone توسط بلیزارد، شاهد محبوبیت بالای بازیهای ویدیویی کارتی بودهایم و شرکتهای مختلف به سمت تولید آثاری در این سبک رفتهاند. بتسدا هم یکی از شرکتهایی بود که تصمیم گرفت سری معروف خود را وارد این بازار کند و بازی The Elder Scrolls: Legends متولد شد. استودیو Dire Wolf Digital بازی را طراحی کرده بود و بعد از معرفی در سال ۲۰۱۵ و پشت سر گذاشتن مراحل تست بتا در سال ۲۰۱۶ ، سرانجام یک سال بعد از آن برای کامپیوتر و سیستمعاملهای اندروید و iOS منتشر شد. البته قرار است بازی برای پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و نینتندو سوییچ هم در آینده منتشر شود. از اواسط سال ۲۰۱۸ هم استودیوی قبلی جای خود را به Sparkypants Studios داد و بازی تغییراتی نسبت به گذشته کرد.
The Elder Scrolls: Legends بهعنوان یک اثر Free to Play توانسته است مخاطبان خاص خود را به دست آورد و از نظر کیفیت هم اثر خوبی محسوب میشود که با بستههای الحاقی متعدد خود روزبهروز گسترش پیدا کرده است.
از اولین روزهای محبوب شدن بازیهای نقشآفرینی آنلاین چند نفره گسترده (MMORPG) با آثاری چون World of Warcraft، طرفداران الدر اسکرو دوست داشتند تجربهای از دنیای این سری را به شکل آنلاین دنبال کنند. خود بتسدا هم مدتها بهدنبال اجرای چنین پروژهای بود و کار روی آن از مدتها قبل آغاز شده بود؛ پروژهای که ZeniMax Online Studios در سال ۲۰۰۷ به خاطر آن تأسیس شد و وظیفه ساخت نسخهای از الدر اسکرو به شکل آنلاین را برعهده گرفت. اولین شایعات در مورد بازی در سال ۲۰۱۲ به گوش رسید و خبر تولید یک الدر اسکرو آنلاین، طرفداران مجموعه را ذوقزده کرد. پس از مدتی هم بازی با نام The Elder Scrolls Online به شکل رسمی معرفی شد و پس از پشت سر گذاشتن مراحل تست بتای خود، در آوریل ۲۰۱۴ برای کامپیوتر و یک سال بعد هم برای پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان منتشر شد.
هرچند الدر اسکرو آنلاین با مشکلاتی همراه بود و نتوانست رضایت منتقدان را در حد و اندازه نسخههای قبلی جلب کند، ولی با استقبال نسبتاً خوبی از طرف هواداران الدر اسکرو مواجه شد که تشنهی ماجراجویی در دنیای تامریل همراه دیگران بودند. بازی به تدریج در طول سالها گستردهتر شد و بستههای الحاقی مختلفی که برای آن منتشر شد هم باعث شدند روزبهروز به افرادی که الدر اسکرو آنلاین را تجربه میکنند اضافه شود و طبق آخرین آمارها حدود ۱۱ میلیون نفر بازی را انجام دادهاند؛ عددی که شاید در مقایسه با بازیای چون اسکایریم خیلی هم جالب توجه نباشد، ولی بهعنوان اولین تجربه آنلاین الدر اسکرو رقم کمی هم نیست.
پنجمین نسخه اصلی الدر اسکرو اواخر سال ۲۰۱۰ با عنوان The Elder Scrolls V: Skyrim برای کامپیوتر، پلیاستیشن 3 و ایکسباکس 360 معرفی شد. باتوجهبه موفقیت خیرهکننده آبلیوین و کیفیت بالای تریلر اسکایریم، بازی از همان لحظه معرفی به یکی از مورد انتظارترین آثار سال ۲۰۱۱ تبدیل شد و زمانیکه در نوامبر آن سال به دست علاقمندان رسید، کیفیت بالای آن در حدی بود که نهتنها به یکی از بزرگترین آثار نقشآفرینی تاریخ تبدیل شد و بهترین امتیازهای مجموعه الدر اسکرو را به دست آورد، که در انتهای سال هم بیشترین جوایز را در رقابت با بازیهای بزرگی چون Batman: Arkham City، Portal 2 و Uncharted 3: Drake's Deception از آن خود کرد. اسکایریم و ماجراهای آن که با محوریت یک Dragonborn رخ میداد از نظر محبوبیت بین بازیکنها هم آمار عظیمی را بر جای گذاشت؛ به شکلی که طبق آمارها در همان روز اول عرضه و تنها در استیم ۲۳۰ هزار نفر به شکل همزمان مشغول بازی بودند. بعد از گذشت دو روز هم فروش بازی روی تمام پلتفرمها به ۳.۴ میلیون نسخه رسید و بعد از یک هفته هم عدد ۷ میلیون را پشت سر گذاشت. فروش قدرتمند بازی بعدها هم ادامه پیدا کرد و طبق آخرین آمارها به ۳۰ میلیون نسخه رسیده است. درکنار پلتفرمهای قبلی، در سال ۲۰۱۶ نسخههای پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان منتشر شدند، سال گذشته هم دارندگان نینتندو سوییچ به استقبال بازی رفتند و درنهایت هم بازی برای علاقمندان واقعیت مجازی (VR) در قالب Skyrim VR عرضه شد.
موفقیتهای اسکایریم زمینهساز تولید سه بسته الحاقی برای بازی شد که با نامهای Hearthfire، Dawnguard و Dragonborn منتشر شدند و هرچند دو مورد اول کیفیتی در حد انتظار نداشتند، ولی Dragonborn توانست امتیازهای خوبی دریافت کند و باعث رضایت طرفداران الدر اسکرو شود.
دومر ها،الف های عمیق،نژاد برتر یا نژاد گمشده نژادی ناپدید شده و بسیار اسرار آمیز هستند که زمانی در حال تصرف کل تمریل بودند اما چه بلایی سر آن ها آمد؟
حدس و گمان های زیادی در این مورد وجود دارد که حال به آن ها میپردازیم
حدس اول میگوید که شاید خشم خدایان باعث ناپدید شدن آنان شده باشد زیرا دومر ها خود درحال آفریدن خدایانی قدرتمند بودند که ممکن بود برای دیگر خدایان درد سر ساز شوند
حدس دوم می گوید که شاید دومر ها به درون قلب لورکان وارد شده و در آنجا زندانی شده باشند زیرا آن ها در حال آزمایشاتی علمی_جادویی بر روی قلب لورکان بودند
حدس سوم میگوید آن ها به خواست خود خود را ناپدید کرده اند و خود را به جهان برتر یعنی آثریوس تلپورت کرده و زندگی ای عالی دارند اما احتمال درست بودن این حدس بسیار کم است زیرا چه دلیلی دارد در حالی که میتوانند به راحتی تمام تمریل را فتح کنند خود را به آثریوس تلپورت کنند؟؟
آن ها تکنولوژی سفر در زمان را در اختیار داشتند و میتوانستند در زمان سفر کنند فقط یک دومر ناپدید نشده در تامریل وجود دارد و او یاگروم بارگان است اما وقتی دلیل ناپدید شدن همنوعانش را از او میپرسید جوابی عجیب میدهد
یاگروم بارگان جواب میدهد:زمانی که همنوعان من ناپدید شدند من در سفر زمانی بودم و نمیدانم چه بلایی سر آنان آمده است!!!
خارج از اسرار آمیز بودن آن ها نباید فراموش کنیم که آنان نژادی ظالم و بدجنس بودند و مشکلاتی حل نشدنی برای اکثر نژاد ها ا مثل الف های برفی به وجود آوردند و به همین دلیل است که ما با فالمر ها روبه رو میشویم
اما.آیا آن ها روزی باز خواهند گشت؟
انتظارات ما از elder scroll vi چیست؟
الآن از زمان عرضه شدن آخرین DLC بازی skyrim زمان زیادی میگذرد و البته طی این سال ها تنها شاهد رو نمایی از انواع و اقسام elder scroll های online بودیم.امّا چه چیزی از مجموعه ی ششم این بازی انتظار داریم؟
شاید اول همه باید این نکته را بدانیم که احتمالاً نباید منتظر هیچ گونه وسیله ی نقلیه ای از جمله:ارابه،قایق یا کشتی باشیم و حضورشان به اجسامی جامد که هیچ گونه حرکتی ندارند خلاصه خواهد شد.زیرا با توجه به آخرین نسخه ی Fallout که در آن نیز هیچ وسیله ی نقلیه ای وجود ندارد،انگار شرکت بترسادا علاقه ای به وسایل نقلیه ندارد و دوست دارد تا بازیکن ها مجبور باشند تنها از دو پای خود یا برخی جانوران مانند اسب برای حرکت استفاده کنند.البته سخن از Fallout به میان آمد و شاید بد نباشد به این نکته اشاره کنیم که شاید در elder scroll vi هم مانند بازی جدید Fallout سرانجام شخصیت اصلی ما زبان باز کرده و صحبت کند که این می تواند بر جذابیت های بازی بیفزاید.
امّا شاید اولین انتظار ما نقشه ی بازی باشد.نقشه ای از یک ایالت یا شاید دو ایالت کامل.نقشه ای که انتظار می رود از نقشه های قبلی بزرگ تر (البته نه به اندازه ی dagger fall که نقشه ای بسیار بزرگ را داراست.) و کامل تر باشد که جزئیات بیشتری نسبت به بازی های گذشته داشته باشد.
شاید انتظار بعدی تنوع بیشتر در لباس ها؛ زره ها؛ اسلحه ها؛ جادو ها و. باشد. شاید هم دوباره شرکت بترسادا این کار رو به عهده مودساز ها گذاشته و زیاد خودش رو خسته نکنه!
انتظار دیگه بعد از گرافیک بهتر مربوط به مکانیک بازی خواهد بود و باید دید آیا شرکت بترسادا سعی می کنه با یک مکانیک جدید کمی تنوع به بازی elder scroll vi بده یا همچنان به شیوه ی سابق خودش ادامه خواهد داد.
زمان داستان بازی هم موضوع دیگریست که همه منتظر خواهد بود تا آینده ی تمریل را ببینند تا بفهمند در نهایت نبرد میان استورم کلاک و امپراطوری کدام یک بر اسکایریم چیره می شود و یا چه بر سر امپراطوری می آید و در نهایت آیا امپراطوری در زیر سایه ی الف ها و تالمر ها نابود می شود یا با قیامی جدید امپراطوری نجات میابد یا شاید امپراطوری جدیدی جایگزین شود.
البته اگر مانند elder scroll online بازی در زمان پیش از اسکاریم ساخته شود احتمالاً کمی علاقه مندان به این بازی را نا امید کند.
در نهایت فعلاً اینطور به نظر نمی رسد که حتّی تا پایان امسال خبر جدیدی از elder scrolls vi بشنویم امّا به احتمال ۹۰ درصد بازی elder scroll online دیگری در راه خواهد بود!
بعد از عهدنامه صلح بین الف های بلتدمرتبه و امپراطوری قرار شد تا لژیون از سرزمین همرفل خارج شود.
اگرچه لژیون توانسته بود جنگ را با پیروزی پشت سر بگذارد و پایتخت خودرا از الف ها پس بگیرد اما تلفات بیش تر از آن بود که بتوانند جنگ را ادامه دهند.
سربازان لژیون بسته به هر منطقه ای که در آن قرار دارند زره و لباس های متفاوتی می پوشند مثلاً افراد حاضر در اسکایریم زره های سبک و افراد حاضر در سیرودیل زره های سنگین تری می پوشند.
شاید همه شما در دنیای بیکران اسکایریم این روح اسرار آمیز رو دیده باشید یا دربارش شنیده باشید اگر هم چیزی ازش نمیدونید چند پست بالا تر ادمین عزیز طاها درباره روح این سوار بی سر توضیح داده
اما حقیقت پنهان پشت ماجرا چیست؟این روح چه کسیه؟؟از اونجایی که بنده خیلی روی شعر های باردز کالج تمرکز میکنم و همشونو حفظ هستم و کاراکتر منم یه بارد یا همون شاعر دوره گرد هست(البته با اندکی ماد)تشخیص این راز زیاد هم سخت نیست!حالا سوال اینجاست این فرقه شاعران اسکایریم چه ربطی به این روح داره؟؟قطعا از بارد ها آهنگ رگنارقرمز یا ragnar the red رو شنیدید که خلاصه ترجمه فارسیش میشه:
روزگاری قهرمانی وجود داشت به نام رگنار قرمز
روزی از روز ها اون از روریکستد به وایت ران اومد
اما به دلیل بد دهنی هاش و بدرفتاری هاش زن خشنی به نام ماتیلدا
سرش رو قطع میکنه و اون سر قرمز و زشتش تا سقف اتاق مهمانخانه پرواز میکنه!!!!!
شاید شعر عجیب و غریبی به نظر بیاد اما این شعر فقط حرف های بی اهمیت بارد ها نیست این شعر یک داستان تاریخی رو شرح میده!! (پایان قسمت اول از راز سوار بی سر)
امروز دو نکته ی جالب از بازی اسکایریم رو براتون می نویسم.نکاتی که احتمالاً نمی دونستید.
۱.اگر شخصیت شما با سلاح آماده به شخصیت ها نزدیک شود یا وارد محلی شود که npc های عادی در آن حضور دارند ممکن است واکنش آنها را در پی داشته باشد.مثلاً اگه شخصیت شما زن باشد و با شمشیری در دستانتان به یک گارد شهر نزدیک شوید ممکن است چنین جمله ای را بر زبان بیاورند:
Oh,a woman with a drawned sword.I got nervous!
۲.آیا تا به حال در میدان شهر ریفتن که دستفروش ها کالاهایشان را در آن به فروش می رسانند چیزی (item) ارزشمندی را مانند الماس یا انگشتر یا. روی زمین انداخته اید؟
اگر چنین کاری بکنید احتمالاً شاهد درگیری افراد حاضر در آن مکان خواهید بود و حتّی ممکن است آنها برای به دست آوردن آن item تا حد مرگ با هم بجنگند!
The Thieves Guild هم اکنون برای Elder Scrolls Online در دسترس است. بدین ترتیب بازیکنان میتوانند در الدر اسکرو آنلاین به The Thieves Guild بپیوندند.
بتزدا محتوای دانلود جدیدی را برای Elder Scrolls Online بر روی کنسولهای اکس باکس وان و پلی استیشن ۴ منتشر کرد. افزونه جدید چند آیتم جدید را به این بازی اضافه میکند. The Thieves Guild پیشتر و در اوایل ماه مارس برای رایانههای شخصی عرضه شده بود.The guild در زمین Abah وجود دارد و داستان آن در مورد گروهی مزدور به نام Iron Wheel است. افزونه جدید همچنین یک منطقه Bane را به «هامرفال» اضافه میکند.این بسته الحاقی اگر شما دارای اشتراک پلی استیشن باشید رایگان خواهد بود، در غیر این صورت باید ۲۰۰۰ واحد از پول داخل بازی را در فروشگاه Crown برای خرید آن مصرف کنید.
DIVE INTO TAMRIEL'S DUNGEONS FOR BIG REWARDS
The #10MillionStories in-game dungeon event begins November 30 at 15:00 GMT and lasts until December 6 at 15:00 GMT, and it is open to everybody who plays The Elder Scrolls Online. To participate, complete a random dungeon via the Dungeon Finder (Normal or Veteran) to earn a Mysterious Reward Box. (You can obtain one Mysterious Reward Box per character per day.)
Mysterious Reward Boxes contain a variety of in-game rewards, such as Dye Stamps, Crown Repair Kits, or Crown Mimic Stones. They also contain rarer rewards, ranging from in-game valuables like Treasure Maps, Transmute Crystals, or Crown Experience Scrolls – or, rarely, a Costume, Pet, or even a Mount from a curated selection of both past and brand-new Crown Store collectibles.
You can see just some of the fantastic prizes you can discover
آرگونین.این اسم شما را به یاد چه می اندازد؟؟قاتل؟خائن؟مارصفت؟
آرگونین از عجیب ترین نژاد ها در سری بازی های الدراسکرو است موجوداتی دوزیست و خزنده مانند که در مرداب های اسرار آمیز سرزمین بلک مارش زندگی میکنند اما به راستی این موجود به چه چیزی مشهور است؟؟چه چیز مثبتی دارد؟؟آیا نژادی منفیست؟؟؟
در اکثر نقاط تمریل به عنوان برده از آنان استفاده میشود آنان به شدت مورد تبعیض نژادی هستند و همه نژاد ها حس خوبی نسبت به آن ها ندارند اما آرگونین ها بسیار قدرتمند تر از آنی هستند که ما در ذهن داریم
زمانی که ارتش مرموز و ترسناک کامال های آکاویری از طرف ویندهلم به تامریل حمله کرد و بدون توجه به ریفتین به سمت ماروویند حرکت کرد چاره ای نیود جز متحد شدن ارتش نورد ها،دارک الف ها و.آرگونین ها آن ها متحد شدند و به کامال ها حجوم بردند دارک الف ها با جادو و شمشیر نورد ها با سلاح های منحصر به فردشان و آرگونین ها با سپاه بی پایانشان.
بازماندگان کامال ها به کوهستان های سیرودیل پناه بردند
در این نبرد آرگونین ها بیشترین نقش را داشتند آرگونین ها کامال هارا در هم شکستند و نابود کردند
ویا زمانی کا تایبر سپتم(تالوس)در حال تصرف و متحد کردن تامریل بود تنها سرزمینی که نتوانست کامل فتح کند بلک مارش(مرداب سیاه)بود سرزمین مادری آرگونین ها.
ویا حتی در واقعه عجیب آبلیوین کرایسیس زمانی که مهروس داگن دروازه های آبلیوین رو در تامریل باز کرد دروازه بلک مارش را بست زیرا آرگونین ها دئدرا های قدرتمند را همچو خرگوشی شکار شده با خاک و خون یکسان کردند
قطعا پس از خواندن این مطلب نظر شما درمورد این نژاد عجیب و باستانی تغییر پیدا میکند یادتان باشد هیچگاه آرگونین هارا دست کم نگیرید.
چهارمین روز از ماه ستاره شامگاهی
همیشه آرزو می کردم که همچون پدرم بتوانم در میادین نبرد، مبارزه کنم. پدرم از لحظه ای که توانستم شمشیر به دستم بگیرم، شروع به آموختن فنون نبرد به من کرد. مادرم مخالفت می کرد و می گفت که من هنوز خیلی برای جنگیدن، جوان هستم. ولی پدرم خیلی به حرف های او توجه نکرد. هنوز شادی ای را که در اعماق وجودم حس کردم را به یاد می آورم در لحظه ای که برای اولین بار توانستم در نبردی تن به تن پدرم را شکست دهم و آن چهره ی خرسند و مغرور پدرم را پیش چشمانم می بینم که به قدرت پسرش می بالید. اگر تصمیم گیری با او بود، می دانم که به من اجازه می داد که همراه او به میدان نبرد با نُردها بروم و با حضور من در کنارش، شاید سرنوشتش بهتر رقم می خورد. حال که پدرم و خیلی های دیگر کشته شده اند، ریش سفیدان می گویند که جنگجویان بسیار کمی برایمان باقی مانده تا بتوانیم نبرد را ادامه بدهیم. من تنها جوانی نبودم که مخالفت خودم را با نظر ریش سفیدان آشکارا اعلام کردم. ولی به صدای ماجوان ها توجهی نشد. این تصمیم گرفته شده که همگی باید بگریزیم و به دنبال پناهگاه و حفاظت و حمایت دوستانمان باشیم.
هشتمین روز از ماه ستاره شامگاهی
اخبار رسیده که شاهزاده ی برفی کبیر در میدان نبرد از پای درآمده است. با سقوط او، ضرورت یافتن پناهگاهی بیشتر حس می شود. اما هیچ کس نمی داند که به کجا پناه ببریم. هر شب همگی دور هم جمع می شویم و از حوادث و بلایای وحشتناکی که ممکن است رخ بدهد برحذر می شویم تا زمانی که اولین پرتوهای خورشید مقدس تابیدن را آغاز می کنند. باشد که اوریل حمایت و هدایتمان کند.
سیزدهمین روز از ماه ستاره شامگاهی
در یکی از شب ها شنیدم که ریش سفیدان از شهرهایی در زیرزمین و کوهستان ها صحبت می کنند و از دورف هایی که در آن جا زندگی می کنند. قصه ای را درباره ی دورف ها به یاد آوردم که سال ها پیش پدرم برایم تعریف کرده بود. داستان هایی سرشار از شکوه و اقتدار آن ها. ریش سفیدان هم حتما این قصه ها را شنیده اند. چون تصمیم گرفته اند که در سپیده دم مسیرمان را به سمت یکی از شهرهای دورف ها تغییر دهیم. احساس امیدواری می کنم که با کمک قدرت دورف ها بتوانیم انتقام شهیدانمان را بستانیم و سرزمین های از دست رفته مان را باز پس گیریم
ترجمه کتاب «خاطرات میرتیل آنگوت» درThe Elder Scrolls V: Skyrim Dawnguard
«الف برفی، شوالیه گِله بور، نگهبان معبد اوریل، در کنار کمان اوریل، معبود الف های برفی»
کتاب Unknown book, Vol. II جلد دوم کتاب هایی است که به زبان الف های برفی نوشته شده است و طی یک ماموریت در «نگهبان سپیده دم» اسکایریم، شما باید این کتاب ها را در «دره فراموش شده» (Forgotten Vale) بیابید و سپس ترجمه و منتشر بکنید.
جلد دوم کتاب های ناشناخته، در واقع یک دفترچه ی خاطرات می باشد که در دوران نزول نژاد الف های برفی توسط یکی از مردمان این نژاد نوشته شده است. البته به خاطر قدمت و ارزش تاریخی این دفترچه ی خاطرات، توسط «کالسلمو» در مارکارث به عنوان یک کتاب ترجمه و منتشر می شود. این خاطرات با ذکر تاریخ نوشته شده است. تاریخی که بر اساس تقویم مرسوم در میان نژاد الف های برفی ذکر شده است. همچنین اشاره ای به «شاهزاده ی برفی» می شود که لقب آخرین پادشاه فوق العاده محبوب الف های برفی بوده است. از اوریل خدای الف های برفی و خورشید یاد می شود. چون نماد اوریل در دنیا خورشید می باشد.در نگهبانان سپیده دم، توجه خاصی به نژاد الف های برفی پیش از تبدیل شدن شان به فالمرهای پلید داشته است. شما نیز با بازدید از معبد اوریل در دره ی فراموش شده و آشنا شدن با دو برادر الف برفی که تنها بازماندگان این نژاد در اسکایریم می باشند که به فالمرهای موذی بدل نشده اند، به شکوه و اقتدار تمدن پیشین آنان پی خواهید برد.
«برادرِ گله بور، که به همراه او تنها بازماندگان الف های برفی در اسکایریم می باشند.»
تنها یک جلد از این کتاب در بازی موجود است که با یافتن آن در «دره ی فراموش شده» و سپس تحویل دادن آن به کتابخانه ی دانشگاه جادوگران، ترجمه ی انگلیسی این کتاب را می توانید به صورت رایگان دریافت کنید. وزن آن ۱ و قیمت پایه ۲۰ سکه طلا می باشد.
Dragonborn song.
ترجمه اختصاصی آهنگ منوی اسکایریم! براش وقت بسیار زیادی صرف شد به هیچ وجه از دستش ندین!! (به همراه متن زبون اژدهایی)
[کوروس] اژدهازاده، اژدهازاده، به شرافت خویش قسم خورده
که اهریمن را تا ابد در عجز نگاه دارد
تار و مار گردند با شنیدن فریاد برحق، دشمنان درنده
برای عافیتت نیایش میکنیم، اژدهازاده
بسپارید گوش جان، فرزندان زمستان (نوردها)
به عصر باستان،
و آن داستان
که گفته؛ است از فردی که آن.
Hu yah
Hu yah
ز نسل اژدها بود و هم از انسان
با قدرتی که شود رقیب شمس آسمان
گفته بودند کتیبه ها از ماجرا، از بالهای سرد درون سرما
که وقت جنگ بپا کردن برادرها، میگردند وا
الدویین، هلاک کننده شاهان، سایه ای کهن که رها گشت؛ آن.
گرسنه بلعیدن جهان!
ولی روزی ظهور کند
که دروغ های اژدهای تیره
خاموش خواهد گشت، تا همیشه!
پس از آن!
اسکایریم پاک آزاد میشود از شکم الدویین (خورنده جهان) نادان
[کوروس] اژدهازاده، اژدهازاده، به شرافت خویش قسم خورده
که اهریمن را تا ابد در عجز نگاه دارد
تار و مار گردند با شنیدن فریاد برحق، دشمنان درنده
برای عافیتت نیایش میکنیم، اژدهازاده.
*به شهر «Riften» واقع در جنوب شرقی اسکایریم سفر کنید.
*در اونجا «Temple of Mara» رو پیدا کنید. مارا الهه عشق اسکایریمه! #رمانتیک
*در اونجا راهب معبد «Maramal» رو پیدا کنید؛ اکثر اوقات اونجاست. اگر نبود با استفاده از «Wait» بین ساعت نه صبح تا هشت شب به معبد برگردین.
*برین باهاش صحبت کنین و از منوی صحبت گزینه «I want to know more about the temple of Mara» رو انتخاب کنین. انقد گفتگو رو ادامه بدین تا گزینه خرید گردنبند (امیولت) مارا تو منو بیاد.
*گردنبند رو با قیمت دویست سِپتیم (واحد پول اسکایریم) خریداری نمایید (خوب میده ناموسن).
[نکته: شما تا با این راهب صحبت نکنید نمیتونین ازدواج کنین!]
*گردنبند رو پس از خرید حتما بپوشین. یادتون نره!!
[نکته: فقط با تعدادی از افراد اسکایریم میشه ازدواج کرد فکر نکنین هر خوشگلی دیدین رو میتونین مخ کنین ]
ضمنا؛ برای اینکه با اکثر از این افراد ازدواج کنید باید براشون مأموریت هایی انجام بدین.
*بعد از اینکه گردنبند رو بستین، افراد دم بخت که ببیننتون واکنش نشون میدن و میگن: «من تورو دوس؟ تو هم منو دوس؟ ^_^» و میتونین بگین آره و همینطوری برین سر خونه زندگیتون! بعد طرف قرار عروسی میذاره و میگه فلان ساعت بیا معبد مارا تو ریفتن.
*یه مراسم عروسی شیک و خوشگل برگزار میشه.
*به پای هم پیر شین ازدواج مزایای خوبی داره که اینجا بهش نمیپردازیم.
{تمام این مطلب دست نوشته و اختصاصیه خواهشاً لایک و کامنت یادتون نره و مارو به دوستاتون معرفی کنید.
درباره این سایت